کوچول موچول

نوشته های نسترن

کوچول موچول

نوشته های نسترن

بازم جوک


روزی معلمی به شاگردانش گفت: چه کسی دوست دارد به بهشت برود .همه بچه ها دستشان را بالا گرفتند بجز یک نفر.

معلم به او گفت: چرا دستت را بالا نمی بری ؟

شاگرد گفت: چون مادرم گفته بدون اجازه او هیچ جا نروم.



یک روز یک تمساح بدبخت شد .

رفت سر کوچه وگفت: به من مارمولک کمک کنید.

نظرات 2 + ارسال نظر
کوچولو خیس کن جمعه 5 مهر 1392 ساعت 15:15

چه بامزززه بووووووود



بازم ازین جکا بذار
راستی مدرسه ات شروع شد؟

ممنون راستی چنتا
نقاشی
دادم

نیلوفر شنبه 9 شهریور 1392 ساعت 13:51

عالی بوووووووووووووود

ممنون

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.